سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آستان مقدس مدرسه عالی (دوشنبه 85/7/17 ساعت 9:19 عصر)

این مطلب فقط جهت آگاهی و اطلاع شما کاربر گرامی نقل می شود و هیچ ربطی به مدرسه عالی ندارد. لطفاً از هرگونه برداشت غلط و نابجا اکیداً بپرهیزید. چرا که در غیر این صورت مدیران این وبلاگ هیچ گونه مسوولیتی را نخواهند پذیرفت. درضمن منبع این مطلب سایت شریف نیوز است. توصیه می کنیم این مطلب را کامل و با دقت مطالعه کنید.

آستان قدس رضوی یکی از قدیمی‌ترین نهادهای اجتماعی در ایران است که سابقه‌ای چند صد ساله دارد. این نهاد مذهبی، که از دیوانسالاری منحصر به فردی برخوردار است، متکفل رتق و فتق امورات مرتبط با آستان پر عظمت هشتمین امام شیعیان بوده و همواره تغییرات و جابجایی‌ها در آن مورد توجه بسیاری قرار می‌گرفته است؛ نهادی که تمکن مالی، قداست مذهبی و پیوند دور و نزدیک آن با سیاست، موقعیتی ممتاز و خاص را نصیبش ساخته و حساسیت‌ها را دو چندان نموده است.

در روالی طبیعی
تولیت (زمامداری و مدیریت) این نهاد کهنسال و ثروتمند، معمولا یا با مرگ طبیعی متولی و یا تغییر حکومت‌ها (و نه دولت‌ها) تعویض شده است؛ موضوعی که بررسی تاریخ سده اخیر، گواه صادقی بر آن است.
اما پس از تحولات خرداد 76، جدی ترین شایعات درباره تغییر تولیت فعلی (عباس واعظ طبسی) بر سر زبان‌ها افتاد که دو روایت درباره آن وچود دارد: برخی حمایت‌های آشکار وی از نامزد بازنده (علی‌اکبر ناطق نوری) را دلیل این شایعات می‌دانستند و آن را ناشی از جنگ روانی جناح بر قدرت دست یافته تفسیر می‌کردند، و دیگران، این تحول را در ادامه تدبیر تازه رهبری انقلاب، مبنی بر جایگزینی مدیران جوان در نهادهای انتصابی می‌خواندند. گمانه دوم بیشتر به حقیقت نزدیک بود، چرا که بنیاد مستضعفان و جانبازان، قوه قضاییه، نیروی انتظامی، سازمان تبلیغات اسلامی و... همه در نیمه دوم دهه 70 دستخوش چنین اقدامات دوراندیشانه‌ای شده بودند.

موج جوان‌گرایی
آستان قدس در مدیریت کلان، وارد این برنامه نشد، هر چند که هر از گاهی شایعات در این باره (نظیر آنچه در بنیاد مستضعفان محسن رفیق‌دوست) به گوش می‌رسید؛ ولی تغییراتی در مدیریت‌های میانی به‌وقوع پیوست و نسلی از مدیران جوان‌تر پا به عرصه گذاشتند. سبک و سیاق انتخاب همه این مدیران چندان تاییدآمیز نبود، اما نفس همین تغییرات خود به تنهایی جالب توجه بود، چرا که به تعبیری می‌شد از آن به وی نزدیک‌تر شده به فضای جامعه را احساس کرد.
مصطفی واعظ طبسی، مشاور ارشد و امین تولیت فعلی را بسیاری موثرترین عامل این اتفاقات می‌خواندند، چرا که بر خلاف ناصر (پسر بزرگ) وارد معاملات اقتصادی پرحاشیه نشده بود و ترجیح می‌داد در سایه پدر، به بازسازی آن دیوانسالاری به شدت خموده بپردازد.

مردم گلایه‌مند
اگر چه زائران بارگاه رضوی، بسیار ستایش‌گر مدیریت آستان قدس بوده‌اند، اما این روند در مورد مجاوران به کلی معکوس بوده است. مردمان مشهد (و خراسانی‌ها) بی‌اعتنا به این تغییر مدیریت‌ها، هموراه گلایه‌مند اقدامات آستان قدس بوده و هستند و به هیچ وجه از دامنه انتقاداتشان کاسته نمی‌شود.
ردپای این مساله بغرنج را در موضوعاتی همچون: اموال و زمین‌های آستان قدس، رسوخ اشرافی‌گری در برخی مدیران و... باید جست، هر چند به نظر می‌رسد متاسفانه تا امروز بررسی دقیقی در این باره انجام نشده است.

چرخی که نمی‌چرخد
در درون آستان نیز مسایل متعددی اداره و توسعه نهاد را با معضل مواجه کرده که عمدتا در گرداگرد اقدامات اقتصادی آن چرخ می‌زند. بر طبق یک رویکرد نادرست، آستان قدس، بیشتر وارد عرصه سرمایه‌گذاری‌های صنایع مصرفی و کوچک شده و تقریبا در هیچ صنعت بالادستی، به صورت موسس ورود پیدا نکرده است. همین مساله موجب پایین آمدن سطح درآمد آن شده است.
گذشته از آنکه اساسا ضرورت فعالیت آستان قدس نیز در این عرصه‌ها، با ابهامات و پرسش‌هایی مواجه بوده و هست؛ حتی اگر ضرورت آن به اثبات هم برسد باز جای این پرسش وجود دارد که چرا آستان قدس نباید در صنایع بزرگ و اشتغال‌زایی چون هواپیما، کشتی، خودرو و... سازی فعال می‌شد؛ البته اگر از مورد شرکت ورشکست شده «شهاب خودرو» بگذریم.
نبود سیستم نظارتی غیر درونی (چون نهادهای دولتی یا قضایی) برای بازرسی و بررسی عملکرد نهاد آستان قدس هم باعث شده تا چندان تصویر دقیق و روشنی از میزان کارآمدی آن وجود نداشته باشد. علاوه بر آنکه وارد نشدن آستان قدس در بورس هم همچنان مانع از شفافیت شده است.
برخی در مورد مسایل اقتصادی تا آنجا بدبین هستند که معتقدند در صورت پیوستن ایران به w.t.o احتمال ورشکستگی آستان قدس بسیار زیاد است.

ناکارآمدی درونی
بر فهرست بلند بالای ناکامی‌های اقتصادی آستان قدس، باید مباحث مرتبط با همان دیوانسالاری فرسوده را نیز افزود. مدیریت‌ها در آستان قدس به نحو غیرقابل کتمانی، فامیلی و پیر شده است و اندیشه جابجایی‌های موروثی بر کارها سایه افکنده است. برخی مدیران بیش از 20 سال است که کرسی‌های خود را ترک نکرده‌اند و متاسفانه علاوه بر کندی و ناکارآمدی، هاله‌ای از نبود امکان جانشین برایشان تنیده شده است. نیروهایی که به مرور زمان خلاقیت خود را از دست داده و حتی دیگر دید ملی نیز در قبال حضور خود در مجموعه ندارد.

اندک اندک...
تغییرات اندک سال‌های اخیر، رویه ای جوانانه داشته است و بعضا به ورود چهره‌هایی تحول‌خواه نیز انجامیده است. مهم‌ترین نکته در نسل جدید مدیران، تفاوت منشا ورود آن‌ها به مجموعه است: آن‌هایی که در ساز و کارهایی خارج از آستان تربیت شده‌اند، کمتر روش‌های سنتی و خاکسارانه را بر می‌گزینند و بالعکس این روحیه در میان مدیران رشدیافته درون سیستم بسیار فراگیر است و نبود نگاه برون نگرانه، آفت خودبرتربینی را به شدت تقویت کرده است.
به این دلیل، حجم و میران تغییرات به گونه ای نبوده تا افکار عمومی را مجاب کند و همچنان بسیاری چشم انتظار جابجایی‌های گسترده ترند، بخصوص که در این دور از انتخابات هم تمایل پیدا و ینهان آستان، به نامزد بازنده مرحله دوم بسیار هویدا بود.

تحول و توقف
با این ترتیب، روی کار آمدن قائم مقامی جدید در آستان قدس را نمی‌توان اتفاقی تحول‌آفرین ارزیابی کرد، چرا که وی از آن دسته مدیران رشد یافته درون سیستمی است. سیستم خسته فعلی، نیازمند نوسازی گسترده وسیع است و بنایی است که حتی در زیر سازه‌های بزرگ بتنی و سیمانی هم نمی‌شود ضعف‌اش را پنهان کرد و قائم مقام تازه، در بهترین شرایط تنها اگر موفق شود جلوی پس‌رفت بیش از پیش این مجموعه را بگیرد، گامی ستودنی برداشته است.





لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 1 بازدید
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدیدها: 10725 بازدید
  • درباره من

  • دانش طلبان مدرسه عالی شهید مطهری
    دانش طلب عدالت خواه
    مدرسه عالی شهید مطهری علی رغم برخورداری از توانمندی های بالقوّه فراوان جهت گرم کردن تنور نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری چند سالی است که به دلیل گرفتار شدن در دست مدیریت های ناکارآمد از قافله علم به دور افتاده است. این وبلاگ پژواک فریاد خاموش دانش طلبان دلسوز این مدرسه است که عنوان عدالت خواهی را برای جنبش خود برگزیده اند.
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •